خاطرات یک دانشجوی پزشکی

نوستالژی های من

خاطرات یک دانشجوی پزشکی

نوستالژی های من

مهارت های تسلط بر ترس قبل از امتحان

اگر به خاطرات خود در زمان تحصیل نگاه کنیم همیشه نقطه دلهره آورى وجود داشته و آن هم ترس از امتحان است که در پایان هر ثلث یا ترم گریبان ما را مى گرفت. هیچ فرقى هم نمى کند در هر سن و سالى که باشیم امتحان معنى دلهره مى دهد. چه دانش آموزى که مشغول امتحانات دبستان است و چه دانشجویى که براى قبول شدن واحد هاى دانشگاهى جزوه ها را زیر و رو مى کند همه از امتحان وحشت دارند. بررسى روانشناسان نشان مى دهد مهمترین دلیل ترس از امتحان شکست و عدم موفقیت است که معمولاً به عدم آشنایى با شرایط و نحوه برگزارى امتحان برمى گردد.

ادامه مطلب ...

رهایی از اضطراب امتحان

با شروع فصل امتحان باز هم شاهد سردرد، تهوع، دل درد و... ناشى از استرس فراگیر امتحانى، میان دانش آموزان هستیم. استرسى که هر ساله با شروع خردادماه، حتى جامعه شناسان و کارشناسان مسایل آموزشى و تربیتى را هم به تحلیل ، هشدار و ارایه راهکارها وامى دارد.
در این میان گویا امکان جدید آموزشى از جمله کلاس هاى تقویتى، کتاب هاى کمک آموزشى، معلمین خصوصى و غیره نیز نتوانسته است در کاهش اضطراب دانش آموزان موثر عمل کند. به علاوه همین امکانات تازه هر ساله به افزایش میزان استرس نیز مى انجامد. به نظر شما این مشکل از کجا ناشى مى شود؛ عدم استاندارد بودن سوالات و یا نحوه برگزارى امتحانات؟ نقص در نظام آموزشى، مواد درسى و شیوه تدریس و یا انتظارات بالاى خانواده ها براى تحصیل فرزندان و دستیابى به مدارج بالاى علمى؟

ادامه مطلب ...

راهکار هایی برای افزایش خلاقیت

همه روان شناسان پرورشی و متخصصان آموزشی معتقدند که توانایی های آفریننده و شیوه های فکری واگرا را می توان به افراد، به ویژه به

کودکان و نوجوانان، آموزش داد. ما اینجا به طور خلاصه به چند اصل کلی برای پرورش خلاقیت اشاره می کنیم.

ادامه مطلب ...

بر پر کاری و اشتغال خود تاکید نکنید

تأکید زیاد بر گرفتار بودن، روشی برای زندگی و تقریباً واکنشی بازتابی است. در حقیقت به نظر می رسد یکی از پاسخ های عادی به «سلام، حالت چطور است؟»، «خیلی گرفتارم» باشد. گویی همه ما به یک اندازه درگیر این گرایش هستیم. ولی با آگاهی از این امر، تأکید کمتری بر پرکاری و مشغله های خود داریم و در نتیجه احساس خیلی بهتری پیدا می کنیم.

به نظر می رسد که ما از ابراز این موضوع به دیگران احساس راحتی می کنیم. دیشب در یک مغازه سبزی فروشی دیدم دو نفر که ظاهراً با هم آشنا بودند به سلام واحوالپرسی مشغول شدند. نفر اول گفت: «سلام، اوضاع چطوره؟» و نفر مقابل آهی کشید و گفت: «سرم خیلی شلوغه. تو چطور؟» نفر اول گفت: «من هم همین طور، سخت درگیر کارم.»

چند لحظه بعد - مثل این که مشتریان مغازه بدانند که من در این مورد مطلب می نویسم! - دو زن دیگر به این جمع اضافه شدند. یکی از خانم ها گفت: «از دیدارت خوشحالم. اوضاع چطوره؟» نفر مقابل شانه هایش را بالا انداخت و گفت: «خیلی خوبم، ولی واقعاً گرفتارم.» و مؤدبانه و صادقانه ادامه داد:« تو چطور؟» و جواب شنید: «مثل همیشه سرم شلوغه.»

انسان وسوسه می شود با بیان این کلمات باب مکالمه را باز کند. حقیقت این است که اکثر ما واقعاً گرفتار هستیم. بسیاری از افراد نیز احساس می کنند که باید مشغول کار باشند وگرنه هیچ ارزشی برای جامعه ندارند. بعضی ها در میزان و مقدار اشتغال خود رقابت دارند. مشکل اینجاست که این روش پاسخگویی و تأکید مضاعف بر میزان اشتغالات، بقیه مسیر مکالمه را معین می نماید و این تأکید، استرس و پیچیدگی زندگی را به طرفین، خاطر نشان می کند.

بنابراین علیرغم این واقعیت که با گپ زدن با دوست و آشنا فرصتی برای نجات از زندگی پراسترس پیدا می کنید، خودتان انتخاب می کنید که وقت آزاد خود را نیز با تأکید و یادآوری میزان گرفتاری خویش بگذرانید.

با وجودی که این پاسخ احتمالاً جنبه هایی صادقانه نیز دارد، ولی تقویت احساس مشغولیت، بر ضد شما و دوست شما عمل می نماید. درست است، سر شما خیلی شلوغ است، اما این امر تمام آن چیزی نیست که شما هستید! شما علاوه بر اشتغالات فراوان، فردی جالب توجه با بسیاری صفات دیگر هستید. تأکید ما بر میزان گرفتاری هایمان، الزامی نیست؛ بلکه عادتی است که بسیاری از ما دچار آن هستیم. ما می توانیم این عادت را با درک وجود آن تغییر دهیم و در جستجوی گزینه های دیگر برآییم.

چنانچه مسیر مکالمه را با افرادی که ملاقات کرده اید یا با آنها تماس تلفنی دارید تغییر دهید، احساس آرامشی خواهید کرد که شما را متعجب می سازد. محض امتحان، همه صحبت هایی که راجع به گرفتاری هایتان می کنید را برای یک هفته حذف نمایید. شاید کار سختی باشد اما ارزشش را دارد. در ضمن این آزمایش با وجود آنکه میزان گرفتاری ها و مشغله شما تغییری نکرده است اما احساس خواهید کرد مشغله کمتری داشته اید و متوجه می شوید، وقتی خود شما بر گرفتاری خود تأکید نمی کنید، طرف های مقابل شما در صحبت نیز از سوی شما کمتر اجازه تأکید بر اشتغالات خود را خواهند داشت. بدین ترتیب آنها را یاری می دهید که قدری کمتر استرس داشته باشند. احتمالاً کل مسیر مکالمه شما پرورشی و آرام بخش خواهد شد.

پس دفعه بعد که کسی حال شما را پرسید، حرفی بغیر از «واقعاً سرم شلوغه» مطرح کنید. نتیجه خوشحال کننده ای عاید شما خواهد شد.

از کاه کوه نسازید

مترجم: سهیلا موسوی رضوی

17 راه برای تبدیل شدن به یک فرد بالغ وکامل

شما از نظر ظاهری به عنوان یک فرد بالغ شناخته می شوید، اما تا زمانی که از نظر عاطفی و ذهنی به بلوغ نرسید، نمی توانید نام یک شخص کامل را بر روی خود بگذارید. مگر اینکه بخواهید با یک کودک

ازدواج کنید (که در این حالت ''کمال'' بالاجبار به شما تزریق می شود) در این حالت وقت کافی دارید که در حین رابطه رشد کرده و بزرگ شوید.

روش های زیر به شما کمک می کند که راه رسیدن به کمال را آسانتر طی کنید.

ادامه مطلب ...